زمان حال ساده در انگلیسی
Simple Present / Present Simple
برای بیان زمان حال ساده در زبان فارسی، از فرم «می + بن حال + شناسه» استفاده میشود. برای مثال: میروم/میروی/میرود/میرویم/میروید/میروند.
کاربردهای زمان حال ساده
- بیان اینکه یک عمل یا فعل، بهصورت مداوم در حال تکرار است. همانند سرکار رفتن و …؛ برای مثال:
«من هرروز میرم سرکار.» که فعل رفتن، در حال تکرار شدن در هرروز است.
«من هفتهای یه بار میرم خرید» که فعل رفتن، در حال تکرار شدن بهصورت یک بار در هر هفته است. - بیان یک عادت یا اخلاق شخصی. برای مثال:
«من همیشه موقع درس خوندن، خوابم میاد»
«من همیشه موقع فیلم دیدن، تخمه میخورم»
«من همیشه با دقت رانندگی میکنم» - بیان یک حقیقت علمی. برای مثال:
«آب و نفت باهم مخلوط نمیشن»
«آب تو دمای 100 درجه به جوش میاد» - بیان احساسات (در بیشتر مواقع از حال ساده استفاده میشود). برای مثال:
«من جنگل رو دوست دارم»
«من از دورویی متنفرم» - بیان جوک (در بیشتر مواقع از حال ساده استفاده میشود).
- بیان اتفاقی که قرار است در آینده رخ داده و هیچ کنترلی برروی آن نداریم. برای مثال: برنامه زمانی پروازها، متروها، قطارها و …
در ادامه، با روشهای مختلف جملهسازی در زمان حال ساده آشنا میشویم.
1. جملات خبری مثبت (Addirmative) در زمان حال ساده
این گونه جملات، خبر مثبتی را که یک فاعلی آن را انجام داده است، بیان میکنند. فرمول گرامری آن بهصورت زیر است:
مثال صرف فعل to play برای پیانو:
من پیانو میزنم. | I play piano. |
تو پیانو میزنی. | You play piano. |
اون (مذکر) پیانو میزنه. | He plays piano. |
اون (مونث) پیانو میزنه. | She plays piano. |
اون (خنثی) پیانو میزنه. | It plays piano. |
ما پیانو میزنیم. | We play piano. |
شما پیانو میزنید. | You play piano. |
اونا پیانو میزنن. | They play piano. |
در اینجا نکته مهم این است که برای سوم شخص مفرد، یک s به انتهای فعل اضافه شده است؛ که به آن s سوم شخص گفته میشود. (همانند s جمع).
مثالهای دیگر:
من با دقت رانندگی میکنم. | I drive carefully. |
من دوست دارم. | I love you. |
اون شن و ماسه و آب رو مخلوط میکنه. | It mixes the sand and the water. |
اون واسه صبحونه چای میخوره. | He drinks tea at breakfast. |
اون خیلی سخت تلاش میکنه. | He tries very hard. |
مامانش پرروعه. | Her mother is Peruvian. |
مامانش فردا میرسه. تعطیلاتمون از 26ام مارس شروع میشه. | His mother arrives tomorrow. Our holiday starts on the 26th March. |
اون فقط ماهی میخوره. | She only eats fish. |
اون انگلیسی میفهمه. | She understands English. |
اون شمارو قبل رفتن میبینه. | She’ll see you before she leaves. |
آقای هادی پیانو میزنه. | Mr. Hadi plays piano. |
بسته را باز کرده و محتویاتش رو تو آب داغ بریزید. | Open the packet and pour the contents into hot water. |
اون گربه پیانو میزنه. | That cat plays piano. |
اونا بهطور منظم تلویزیون تماشا میکنن. | They watch television regularly. |
آب تو صفر درجه یخ میزنه. | Water freezes at zero degrees. |
وقتی برسه اونو بهش میدیم. | We’ll give it to her when she arrives. |
با اتوبوس شماره 6 به واتنی و بعدش با شماره 10 به بدفورد میرید. | You take the No.6 bus to Watney and then the No.10 to Bedford. |
2. جملات سوالی مثبت (Interrogative) در زمان حال ساده
برای ساخت جملات سوالی در زمان حال ساده، از فعل کمکی do استفاده میشود؛ که اینگونه جملات سوالی، درمورد انجام گرفتن یک فعل، سوالی را میپرسند. فرمول گرامری آن بهصورت زیر است:
مثال صرف فعل play برای پیانو:
من پیانو میزنم؟ | Do I play piano? |
تو پیانو میزنی؟ | Do You play piano? |
اون (مذکر) پیانو میزنه؟ | Does He play piano? |
اون (مونث) پیانو میزنه؟ | Does She play piano? |
اون (خنثی) پیانو میزنه؟ | Does It play piano? |
ما پیانو میزنیم؟ | Do We play piano? |
شما پیانو میزنید؟ | Do You play piano? |
اونا پیانو میزنن؟ | Do They play piano? |
توجه داشته باشید که در اینجا چون فعل کمکی وجود دارد، در حالت سوم شخص، s را به فعل کمکی چسباندهایم و Does بهوجود آمده است. پس دیگر به فعل اصلی جمله نباید s ای اضافه گردد.
مثالهایی دیگر:
هادی گربه رو میکشه؟ | Do Hadi kill the cat? |
آقای هادی پیانو میزنه؟ | Do Mr. Hadi play piano? |
گربه رو دوست داری؟ | Do you like cat? |
منو دوست داری؟ | Do you love me? |
باهام بازی میکنی؟ | Do you play with me? |
دوستت پیانو میزنه؟ | Does your friend play piano? |
3. جملات منفی (Negative) در زمان حال ساده
اینگونه جملات نیز در جهت نفی انجام گرفتن یک فعل بهکار میروند. فرمول گرامی آن بهصورت زیر است:
همچنین توجه داشته باشید که مخفف Do not برابر Don’t و مخفف Does not برابر Doesn’t است؛ که در مکالمات نیز بیشتر از حالت مخفف آنها استفاده میشود.
مثال صرف فعل to play برای پیانو:
من پیانو نمیزنم. | I don’t play piano. |
تو پیانو نمیزنی. | You don’t play piano. |
اون (مذکر) پیانو نمیزنه. | He doesn’t play piano. |
اون (مونث) پیانو نمیزنه. | She doesn’t play piano. |
اون (ختثی) پیانو نمیزنه. | It doesn’t play piano. |
ما پیانو نمیزنیم. | We don’t play piano. |
شما پیانو نمیزنید. | You don’t play piano. |
اونا پیانو نمیزنن. | They don’t play piano. |
4. جملات سوالی منفی (Negative Question) در زمان حال ساده
گاهی اوقات ممکن است سوالی را بهصورت منفی بپرسیم؛ یعنی از انجام نگرفتن یک فعل سوال میشود. فرمول گرامری آن بهصورت زیر است:
مثال صرف فعل to play برای پیانو:
من پیانو نمیزنم؟ | Don’t I play piano? |
تو پیانو نمیزنی؟ | Don’t you play piano? |
اون (مذکر) پیانو نمیزنه؟ | Doesn’t he play piano? |
اون (مونث) پیانو نمیزنه؟ | Doesn’t she play piano? |
اون (خنثی) پیانو نمیزنه؟ | Doesn’t it play piano? |
ما پیانو نمیزنیم؟ | Don’t we play piano? |
شما پیانو نمیزنید؟ | Don’t you play piano? |
اونا پیانو نمیزنن؟ | Don’t they play piano? |
4. پاسخ دادن به جملات سوالی
هر سوالی میتواند پاسخ کوتاه و بلندی داشته باشد. همچنین هر پاسخی نیز میتواند منفی یا مثبت باشد. گرامر پاسخ دادن سوالاتی که از انجام گرفتن فعلی پرسش میکنند، با استفاده از do انجام میگیرد. برای مثال، پرسش زیر را در نظر بگیرید:
اکنون بیایید به این پرسش پاسخهایی بدهیم:
Yes, I do. |
No, I don’t. |
Yes, I remember you. |
No, I don’t remember you. |
دو پاسخ اول، کوتاه هستند و در واقع در اینجا با گفتن فعل کمکی do، مشخص میکنیم که فعل جمله انجام گرفته است یا خیر. اما دو مورد آخر، پاسخهای بلند هستند و در واقع در اینجا برای پاسخ دادن، از همان حالت مثبت و منفی جمله استفاده میشود. در حالت منفی، یک don’t برای منفی کردن یا بهعبارتی انجام نگرفتن فعل جمله بهکار برده شده است. همچنین توجه داشته باشید که اگر سوم شخص مفرد بود، از Does بایستی استفاده میشد.
قیدهای تکرار در زمان حال ساده
در ادامه، لیستی از قیدهای تکراری را مشاهده میکنید؛ که اکثرا در زمان حال ساده مورد استفاده قرار میگیرند.
I always speak English. من همیشه انگلیس صحبت میکنم |
always | همیشه |
I never speak English. من هرگز انگلیسی صحبت نمیکنم |
never | هرگز، هیچوقت |
I often speak English. من اغلب اوقات انگلیسی صحبت میکنم |
often | اغلب اوقات، بیشتر اوقات |
I usualy speak Engllish. من معمولا انگلیسی صحبت میکنم. |
usually معمولا |
I check my email every day. من ایمیلمو هر روز بررسی میکنم I check my email every week. من ایمیلمو هر هفته بررسی میکنم He goes to school every morning. We catch the bus every morning. It rains every afternoon in the hot season. They drive to Tehran every summer. |
every | هر
every day | هرروز |
I check my email once a day. من ایمیلمو هر روز یه بار بررسی میکنم I check my email once a week. من ایمیلمو هر هفته یه بار بررسی میکنم |
once | یک بار
once a day | یک بار در روز |
I check my email twice a day. من ایمیلمو هر روز دو بار بررسی میکنم I check my email twice a week. من ایمیلمو هر هفته دو بار بررسی میکنم. |
twice | دو بار
twice a day | دو بار در روز |
I check my email several a day. من ایمیلمو هر روز چن بار بررسی میکنم I check my email several a week. من ایمیلمو هر هفته چن بار بررسی میکنم |
several | چند بار
several a day | چند بار در روز |
با استفاده از این قیدها، بهراحتی میتوان زمان حال ساده را نیز تشخیص داد.
بیایید یک مثال نهایی داشته باشیم. صرف فعل to think با حالتهای مختلف:
منفی | سوالی | خبری مثبت |
I do not think. | Do I think? | I think. |
You do not think. | Do you think? | You think. |
He does not think. | Does he think? | He thinks. |
She does not think. | Does she think? | She thinks. |
It does not think. | Does it think? | We think. |
It thinks. | Do we think? | We do not think. |
They do not think. | Do they think? | They think. |
نظرات ثبت شده بدون دیدگاه