متن آهنگ موج از علی عبدالمالکی
*بخش 1*
دوباره، منو سفت بستن به تخت
گمونم دوباره حالم بد شده
گمونم دوباره تو فکر و خیال
یه خمپاره از تو سرم رد شده
دوباره یادم رفته اینجا کجاست
دوباره اتاقم شده سنگرم
دارن بچهها رو درو میکنن
صدای بیسیم پر شده تو سرم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیست
صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه
من و موج میگیره بعضی شبا
یه میدونِ مینه، رویه تخت من
مُنوَر زدن مارو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم
باید دستام و از رو تخت وا کنن
♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪
*بخش 2*
یه وقتایی روزامو گم میکنم
یه روزایی یادم میره زنده ام
تو دنیایه من جنگ میشه هنوز
تا وقتی نفس هست رزمندهام
یه وقتایی تو خاطرهها هنوز
تو کارون دارم آبتنی میکنم
خودم که یادم نیست، اما میگن
یه وقتا فقط خود زنی میکنم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیست
صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه
منو موج میگیره بعضی شبا
یه میدونِ مینه روی تخت من
مُنوَر زدن مارو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم
باید دستام و از رو تخت وا کنن
نظرات ثبت شده بدون دیدگاه